معنی دمان | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

خروشان، خشمگین، خروشنده، غضبناک، مهیب، هار، هولناک

۱. دامنه، دامن ۲. حاشیه، کناره

۱. پاچین، شلیطه ۲. حاشیه، دامنه، دامان، ذیل، زیر، طرف، کناره

۱. رادع، مانع ۲. دچار، گرفتار، مقید

۱. دامان ۲. پایین، ذیل، زیر ۳. دامن ۴. سینهکش ۵. شمول، گستره ۶. انتها، دنباله ۷. اطراف، دوره

۱. فراخ، گسترده، وسیع ۲. طولانی، مبسوط، مفصل

۱. دمان، دیوانه، غضبناک، متغیر ۲. سرمست، مغرور ۳. گزنده، پاچهگیر ۴. گردنبند، مروارید ۵. گردن ۶. گوشتفاسد ۷. سرگین، فضولات

۱. خشمگین، دمان، غضبناک ۲. درنده، سبع

بدخلق، تندخو، خشمناک، دمان، ژیان، سودایی، عصبانی، عصبی، غضبآلود، غضبان، غضبناک

تندخو، خشمآلود، خشمگین، خشمناک، دژآهنگ، دمان، ژیان، عصبانی، غضبآلود، قهرآلود، نژند، هار

۱. دامنه، دامن ۲. حاشیه، کناره