دلفرهنگ مترادف و متضاد۱. فواد، قلب ۲. خاطر، ضمیر ۳. شکم ۴. درون، مرکز، میان، وسط ۵. جرات، زهره، شهامت
حریصفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزمند، آزور، پرآز، پرحرص، پرطمع، رژد، طماع، طمعکار ≠ قانع ۲. زیادهطلب، زیادهخواه ۳. گرسنهچشم، ولوع ≠ چشم و دل سیر ۴. علاقهمند، مشتاق ۵. مولع
قلبفرهنگ مترادف و متضاد۱. دل، فواد ۲. باطن خاطر، ذهن ۳. بدل، تقلبی، شهروا، قلابی، ناسره ۴. مرکز، میان، وسط ۵. تقلب ۶. تحریف
ترک کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ترک گفتن، خداحافظی کردن ۲. دست بر داشتن، دستکشیدن ۳. دل برکندن، رها کردن، ول کردن ۴. منصرف شدن، واگذاشتن ۵. وداع گفتن ۶. عزیمت کردن