معنی دل سرد کردن

جست‌وجوی مشابه

افسرده، بیاشتیاق، بیرغبت، دلسوخته، دلمرده، مایوس، ناامید، نومید، وازده ≠ امیدوار

افسردگی، بیرغبتی، حرمان، سردی، ناامیدی، وازدگی، یاس ≠ امیدواری

۱. فواد، قلب ۲. خاطر، ضمیر ۳. شکم ۴. درون، مرکز، میان، وسط ۵. جرات، زهره، شهامت

۱. اندیشه، قصد، مافیالضمیر، نیت ۲. باطن، درون، دل، ضمیر ۳. راز، سر

دلسرد، مایوس، ناامید، نومید، وازده

دلسرد، مایوس، ناامید، ناکام، وازده ≠ امیدوار

بیامید، دلسرد، محروم، ناامید، ناکام، نومید، وازده ≠ امیدوار

بیزار، بیمیل، دلسرد، مایوس، وازده ≠ راغب، مایل