دلفرهنگ مترادف و متضاد۱. فواد، قلب ۲. خاطر، ضمیر ۳. شکم ۴. درون، مرکز، میان، وسط ۵. جرات، زهره، شهامت
دلتنگفرهنگ مترادف و متضادآزرده، آزردهدل، افسرده، اندوهناک، اندوهگین، پژمرده، غمگین، گرفته، مضطرب، مکدر، ملول ≠ دلخوش، گشادهدل
برزخفرهنگ مترادف و متضاد۱. درهم، دلخور، دمغ، گرفته ۲. بور ۳. ناخرسند، ناخشنود، ناراضی ۴. حایل، حاجز ۵. فاصله ۶. اعراف، عالم بالا، عالم مثال