36 مدخل
ارشاد، رهنمایی، رهنمود، رهنمون، هدایت
مداخله، میانجیگری، وساطت
۱. شیوه، عشوه، غمزه، غنج، کرشمه، ناز ۲. اخمناز، نازوادا
۱. واسطه ۲. امانتفروش، سمسار
بزرگواری، بزرگی، دبدبه، شکوه، فر، فره، کوکبه
تربیت، دلالت، راهنمایی، رهنمونی، هدایت ≠ اضلال
حاکیبودن، دلالت کردن، اشارت داشتن، خبر دادن
ارشاد، دلالت، رهبری، رهنمونی، رهنمون، هدایت
ارشاد، دلالت، راهنمونی، راهنمایی، هدی ≠ اضلال
ارشاد، پند، دلالت، راهنمایی