29 مدخل
ارشاد، رهنمایی، رهنمود، رهنمون، هدایت
مداخله، میانجیگری، وساطت
۱. شیوه، عشوه، غمزه، غنج، کرشمه، ناز ۲. اخمناز، نازوادا
۱. واسطه ۲. امانتفروش، سمسار
تربیت، دلالت، راهنمایی، رهنمونی، هدایت ≠ اضلال
حاکیبودن، دلالت کردن، اشارت داشتن، خبر دادن
ارشاد، دلالت، رهبری، رهنمونی، رهنمون، هدایت
ارشاد، دلالت، راهنمونی، راهنمایی، هدی ≠ اضلال
ارشاد، پند، دلالت، راهنمایی