آسودهخاطرفرهنگ مترادف و متضادآسودهدل، بیتشویش، تامین، خاطرجمع، دلآسوده، فارغالبال، مطمئن ≠ مشوش، مضطرب
تشفی یافتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. شفایافتن، بهبود یافتن، مداوا شدن، معالجه شدن ۲. تسلی یافتن، دلآسوده شدن، دلخوشی یافتن
تشفیفرهنگ مترادف و متضاد۱. التیام، بهبودی، تسلی، شفا، شفایافتگی، صحت، علاج، مداوا، معالجه ۲. دلآسایی ۳. شفا یافتن، صحت یافتن، علاجشدن ۴. آرامش خاطر یافتن، تسکین یافتن