چخیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. حرف زدن، دمزدن ۲. کوشیدن، تلاش کردن، سعی کردن ۳. ستیزه کردن، جنگیدن، مبارزه کردن ۴. دشمنی کردن، خصومتورزیدن
دایرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. حلقه، گرد، مدور ۲. انجمن ۳. محدوده ۴. اداره، بنیاد، سازمان ۵. دف ۶. چنبر، چنبره