درویشفرهنگ مترادف و متضاد۱. رهرو، سالک، صوفی، عارف، قلندر ۲. بیچیز، بینوا، تهیدست، عایل، فقیر، مفلس، نیازمند ۳. زاهد، عزلتگزین، گوشهنشین، معتکف ۴. خاکی ≠ توانگر
درویشیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیچیزی، بینوایی، تنگدستی، تهیدستی، فقر، گدایی ۲. بینیازی، تصوف، صوفیگری، قلندری ≠ توانگری
مدعیفرهنگ مترادف و متضاد۱. ادعاکننده، دعویکننده، شکایتکننده، خواهان ۲. حریف، خواهان، رقیب، مخالف ≠ مدعیعلیه، خوانده ۳. ناموسگر ۴. حقهباز، شارلاتان ۵. درخواستکننده