دعوافرهنگ مترادف و متضادآشوب، اختلاف، تنازع، حرب، زدوخورد، کشمکش، مجادله، مرافعه، مشاجره، منازعه، نزاع ≠ صلح
مشاجره کردنفرهنگ مترادف و متضاددعوا کردن، نزاع کردن، جر کردن، جدال کردن، ستیزیدن ≠ سازش کردن، مصالحه کردن
تنازعفرهنگ مترادف و متضاد۱. دعوا، ستیز، کشمکش، منازعه، نزاع ۲. باهم پیکار کردن، باهم ستیز کردن، باهم نزاع کردن
غوغاگرفرهنگ مترادف و متضادپرخاشگر، دعواطلب، ستیزهجو، شرطلب، غوغاطلب، فتنهگر، ماجراجو، مفسدهجو ≠ آرامشطلب، سلیم، مصلح