18 مدخل
رمال، کاهن
ادعا، خواسته، مدعی
دعانویس، ساحر، طالعبین، عراف، فالگیر، کاهن، کفبین
دعایبد، سب، سنه، فریه، لعن، نفرین ≠ آفرین، دعا
ادعا کردن دعوی کردن
۱. دعوی، قصد، مدعا ۲. مرام، مطلوب، هدف ۳. ثروت، دارایی، مال
۱. درآویختن ۲. درگیر، دستبهیقه