دشوارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بغرنج، دشخوار، سخت، شاق، صعب، غامض، متعسر، مشکل، معضل، مغلق ۲. ثقیل، دشوار، ناگوار ۳. حاد، شدید، وخیم ≠ آسان، سهل
دشوارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بغرنج، دشخوار، سخت، شاق، صعب، غامض، متعسر، مشکل، معضل، مغلق ۲. ثقیل، دشوار، ناگوار ۳. حاد، شدید، وخیم ≠ آسان، سهل
سخت کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دشوار کردن، پیچیده کردن، مشکل کردن، صعب کردن ≠ آسان کردن، سهل کردن ۲. محکم کردن، استوار کردن ۳. سفت کردن، محکم بستن ≠ سست کردن، سست بستن