26 مدخل
بددهانی، دژنام، سب، سقط، شتم، فحش، ناسزا
بددهان، بدزبان، فحاش، ناسزاگو
چاقو، خنجر، شمشیر، کارد، نیزه
دشنام، سب، فحش، ناسزا
۱. دشنام، سب، سخط، فحش، ناسزا ۲. بددهنی، ناسزاگویی، دشنامگویی، فحاشی
ناسزا گفتن، دشنام دادن، بد گفتن، فحش دادن
بدگویی، دشنام، زشتیاد، سخنزشت، فحش، ناسزا، ناسزاگویی
بدزبان، دشنامگو، ناسزاگو، هتاک ≠ خوشزبان