دشوارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بغرنج، دشخوار، سخت، شاق، صعب، غامض، متعسر، مشکل، معضل، مغلق ۲. ثقیل، دشوار، ناگوار ۳. حاد، شدید، وخیم ≠ آسان، سهل
بیابانفرهنگ مترادف و متضادشورهزار، بادیه، بدو، برهوت، تیه، دشت، صحرا، صحرایبیآبوعلف، فلات، قفر، نجد، وادی، هامون ≠ آبادی
هامونفرهنگ مترادف و متضاد۱. بادیه، بایر، بیابان، قاع، لمیزرع، نامسکون، وادی ۲. بر، خشکی ۳. جلگه، دشت ۴. مسطح، هموار ۵. کرهزمین ≠ گردون
ترکفرهنگ مترادف و متضاد۱. رها، صرفنظر، واگذاری، واگذار، ول ۲. دست کشیدن، هشتن ۳. کلاهخود، مغفر ۴. سوار پشت سر