باز یافتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دوباره پیدا کردن، پیدا کردن، دوباره به دست آوردن، دوبارهیافتن ≠ گم کردن، از دست دادن ۲. استحصال کردن ۳. بازیابی کردن ۴. درک کردن، فهمیدن
باختنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازدست دادن، تلف کردن، هدر دادن ≠ به دست آوردن ۲. شکستخوردن، مغلوب شدن ≠ پیروز شدن، بردن، برنده شدن ۳. ورزیدن ۴. بازی کردن ۵. سرگرم شدن، مشغول شدن
تمسخر کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دست انداختن، دست گرفتن ۲. بهمسخره گرفتن، ریشخند کردن، مسخره کردن، استهزا کردن ≠ تحسین کردن