49 مدخل
پیشکار، مددکار، معاون، نایب، وردست، همکار، یار، یاور
النگو، دستبرنجن، دستبند، دستینه
۱. سربند، طیلسان، عصابه، عمامه، مندیل، ۲. دستمال
آخوند، شیخ، معمم
احراز، استحصال، حصول، کسب
دامگستر، دامی، شکارچی، شکارگر، صیاد ≠ صید
دستیار، کمک، معاون
دستیار، مددکار، معاضد، همدست، یار
دستیار، شاگرد، معاون، یاور
دستیار، شریک، همپیشه، همحرفه، همدست، همشغل، همقطار
دستیاران، شرکا، همدستان، همکاران، همگنان