دستگیریفرهنگ مترادف و متضاد۱. تعاون، غوث، کمک، مدد، مساعدت، معاضدت، همدستی، یاری ۲. بازداشت، توقیف ۳. ارشاد، هدایت
دستگیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسیر، بازداشت، توقیف، گرفتار ۲. مددکار، مساعد، یار، یاور ۳. پیر، قطب، مراد، مرشد
معاضدتفرهنگ مترادف و متضاد۱. دستگیری، کمک، مدد، مساعدت، مظاهرت، معاونت، همدستی، همراهی، یاری، یاوری ۲. کمک کردن، یاری کردن
تعاونفرهنگ مترادف و متضاد۱. تعاضد، خودیاری، دستگیری، همدستی، همیاری، یاری ۲. خودیاری کردن، همیاری کردن