طبقفرهنگ مترادف و متضاد۱. سینی، سینی گرد بزرگ ۲. برگ، ورق ۳. تا، لنگه، لنگه در ۴. گروه، فوج، جماعت ۵. اندام تناسلی زن
پرهیزفرهنگ مترادف و متضاد۱. اتقا، اجتناب، احتراز، تجنب، تحرز، حذر، خویشتنداری، دوری، رژیم، کفنفس، گریز، ورع ۲. احتما، امساک، رژیم
لافرهنگ مترادف و متضاد۱. بین، درون، مابین، میانه، میان، وسط ۲. درز، روزن، شکاف، کر ۳. لایه، ورق ۴. تا، چین ۵. خیر، لما، نه ۶. قیچی، مقراض
نزدیکیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بستگی، قرابت، قرب، ولا ۲. مجاورت، همسایگی ۳. جماع، مجامعت، وطی ≠ بیگانگی، دوری