40 مدخل
آدمیرال، امیرالبحری، دریادار، دریاسالار
درباره، درحق، درخصوص، درمورد، راجعبه
دستنبو، دستنبویه، شمام
۱. اقیانوس، بحر، یم ۲. رود ≠ بر، خشکی
اخلاق، خاصه، خصلت، خلق، خو، رسم، شیمه، عادت، منش
آدمیرال، دریابیگ، دریاسالار
امیرالبحر، دریابیگی، دریاسالار
درککننده، دریابنده
۱. دریاکنار، دریابار، شهرساحلی ۲. ساحل ۳. بارانداز، بندرگاه، لنگرگاه
استنباطکننده، ادراککننده، دریابنده