9 مدخل
آب دردهانگردانیدن، با آب دهان را شستن، دهانشویی
درامان، محروسه، محفوظ، مصون، حراستشده ≠ نامحروس
درامانماندن، محفوظ ماندن، ایمن بودن
حفظ، درامان، محافظتشده، محروس، مصون
۱. ایمن، درامان ۲. امانتدار، امین ۳. مورداعتماد، معتمد