درنگفرهنگ مترادف و متضاد۱. ایست، توقف، سکون، مکث، وقفه ۲. فرصت، مهلت ۳. تامل، تانی ۴. تاخیر، دیرکرد، مطال
متاخرفرهنگ مترادف و متضاد۱. اخیر، تازه، جدید ۲. پسمانده، عقبافتاده ۳. واعقبافتاده، واپسمانده ۴. درنگکننده، تاخیرکننده ≠ متقدم