تهدید کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مرعوب ساختن، ترساندن، بیم دادن ۲. به مخاطرهافکندن، به مخاطره انداختن، در معرض خطرقرار دادن
بابتفرهنگ مترادف و متضاد۱. از باب، بهخاطر، برای، درخصوص، راجع ۲. بهحساب، درعوض ۳. جهت، حیث، فقره ۴. سبب، علت