9 مدخل
جامهجنگی، زره
جلاجل، درای، زنگ، ناقوس
جوشن، درع
۱. درعمل، عملاً ≠ بالقوه ۲. در حال حاضر، اکنون، فعلا، حالا
بالفعل، درعمل ≠ اسماً
۱. درعوض، درمقابل ۲. درمقابله، دوسویانه
۱. درعذاب، ناراحت، دررنج ۲. عذابشده، شکنجهشده