درستفرهنگ مترادف و متضاد۱. راست، صحیح ۲. استوار، تمام، کامل ۳. تندرست، سالم ۴. حق، حقیقی، صواب، واقع ۵. امین، درستکار، صائب، موثق ≠ خطا
درستکارفرهنگ مترادف و متضادامانتدار، امین، ثقه، درست، درستکردار، صحیحالعمل، فریور، موتمن، مصیب، معتمد، نیکوکار ≠ دغل
حقیقتفرهنگ مترادف و متضاد۱. درستی، راستی ۲. راست، درست ۳. ماهیت، ذات، اصل ۴. واقعامر، واقعیت، امر مسلم ۵. آرمانی، مطلوب
هودهفرهنگ مترادف و متضاد۱. حق، درستی، راستی ۲. کجاوه، محمل، هودج ۳. بهره، سود، فایده ≠ ناحق، ۴. بیهوده