43 مدخل
۱. نمایشنامه ۲. غمانگیز، غمبار ۳. بحرانی، وخیم
دخل، رزق، عایدی، مداخل، مدخل ≠ هزینه
درآمد داشتن، عایدی داشتن، بهره یافتن، منفعت بردن، نفعبردن
درآمدها، عایدیها، فواید، مداخل، منافع
درامان، محروسه، محفوظ، مصون، حراستشده ≠ نامحروس
درامانماندن، محفوظ ماندن، ایمن بودن
بهارتعاش درآمدن، لرزان شدن