معنی دایی قزی | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

خال، خالو

باهوش، تیزفهم، زرنگ، زیرک، هوشمند ≠ کانا

۱. آباد، آبادانی، برپا، معمور ۲. رایج، متداول، معمول ۳. چرخنده، گردنده ≠ بایر

۱. استوار، باقی، پاینده، ثابت، جاوید، جاویدان ۲. دایملاینقطع، مدام، هماره، همواره، همیشه ≠ هرگز، موقت

بستانکار، طلبکار، وامخواه ≠ بدهکار

۱. خال، دایی ≠ عمو، خاله ۲. سورنا

۱. خواهر مادر ≠ خال، خالو، دایی، عم، عمو، عمه ۲. لک، لکه ۳. تکخال

۱. نقطهسیاه، نقطه ۲. لکه ۳. نقش (ورقبازی) ۴. خالو، دائی، دایی ≠ عم، عمو ۵. خاله

۱. آباجی، آبجی، باجی، خواهر، همشیره ۲. جد، دایی، کاکا ۳. کنیز

۱. ارزق، کبود، لاجورد، نیلگون ۲. بحری، دریایی ۳. آبزی ۴. خالو، دایی ≠ دیمی، دیم ۵. خشکی ۶. هوازی