35 مدخل
حاکم، حکم، قاضی، میانجی، هیربد
۱. حکم، قضا، قضاوت ۲. تظلم ۳. خصومت، ستیزه
داوخواه، راغب، کاندیدا
الم، بیماری، درد، رنج، رنجوری، مرض، ناخوشی ≠ تندرستی، سلامت
داور، قاضی
داوطلب، کاندید، نامزد
۱. داوری، قضاوت ۲. میانجیگری، وساطت ۳. نظریه، رای
بازپرسی، داوری، قضاوت، محاکمه