دامنهفرهنگ مترادف و متضاد۱. دامان ۲. پایین، ذیل، زیر ۳. دامن ۴. سینهکش ۵. شمول، گستره ۶. انتها، دنباله ۷. اطراف، دوره
برچیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دانه چیدن ۲. انتخاب کردن، برگزیدن، گزینش کردن ۳. جمعآوری کردن، جمع کردن، گرد آوردن ۴. تعطیل کردن، منحل کردن
حبهفرهنگ مترادف و متضاد۱. دانه، یکحب، یکدانه ۲. اندکی، قلیلی، کمی، یکذره ۳. تگرگ ۴. واحدوزن، نیمتسو، نیم طوج