دادفرهنگ مترادف و متضاد۱. انصاف، دهش، عدالت، عدل، قسط، معدلت، نصفت ۲. جار، جیغ، عربده، غریو، فریاد، فغان، هیاهو ۳. بخشیدن، دادن، عطا کردن ≠ بیداد ۴. ستاندن، ستدن
مشتیفرهنگ مترادف و متضاد۱. مشهدی ۲. داش، مشدی ۳. جوانمرد، راد، لوطی ۴. خوشلباس، شیکپوش، خوشسرووضع، آراسته ۵. دستودلباز، گشادهدست، ولخرج، خراج
جوانمردفرهنگ مترادف و متضاد۱. بافتوت، بامروت، بخشنده، بزرگهمت، جواد، حر، سخاوتمند، سخی، عیار، فتا، کریم، مرد ۲. داش، لوطی ≠ ناجوانمرد، ناکس