26 مدخل
اندرون، باطن، تو، در، درون، وارد ≠ خارج
اندرونی، داخله، درونی ≠ بیرونی، خارجی
داخل دریکدیگر، درهم، آمیخته
تو، داخل، در، درون
۱. خارجشدن ≠ داخل شدن ۲. دمیدن، روییدن، سرزدن، سبز شدن
استقلال، استقلال داخلی، خودگردانی