بادهپرستفرهنگ مترادف و متضادبادهپیما، بادهگسار، بادهنوش، خراباتی، دائمالخمر، شرابخوار، میپرست، میخوار، میگسار، میخواره
مسافههفرهنگ مترادف و متضاد۱. دشنام دهی، ناسزاگویی، فحاشی ۲. دشنام دادن، سقط گفتن، فحش دادن ۳. سفاهت کردن، نادانی کردن ۴. شراب بارگی، شرابباره بودن، دائمالخمر بودن
دامنهفرهنگ مترادف و متضاد۱. دامان ۲. پایین، ذیل، زیر ۳. دامن ۴. سینهکش ۵. شمول، گستره ۶. انتها، دنباله ۷. اطراف، دوره