خیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارتش، جند، سپاه، عسکر، فوج، قشون، گند، لشکر ۲. گروه ۳. پیرو، مرید، هواخواه ۴. ایل، طایفه، عشیره، قبیله، دودمان ۵. سواران، سوارکاران ۶. گروه اسبان
خیلتاشفرهنگ مترادف و متضاد۱. همکار، همقطار ۲. همخیل، همطایفه ۳. فراش، محصل، پیک ۴. سپهدار، صاحبسپاه، امیرلشکر ۵. سپاهی، لشکری
خیلیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بس، بسی، بسیار، جزیل، زیاد، کثیر، وافر، بینهایت، بغایت، فراوان ≠ اندک ۲. شماری، عدهای، گروهی ≠ کم، قلیلی
خالفرهنگ مترادف و متضاد۱. نقطهسیاه، نقطه ۲. لکه ۳. نقش (ورقبازی) ۴. خالو، دائی، دایی ≠ عم، عمو ۵. خاله