خیالفرهنگ مترادف و متضاد۱. توهم، گمان، وهم ۲. پندار، پنداشت، تخیل ۳. اندیشه، تصور، تفکر، فکر ۴. مخیله ۵. نقشه ۶. سودا، وسواس ۷. تصویر، تندیس، شبح ۸. قصد، آهنگ، عزم، تصمیم
خالفرهنگ مترادف و متضاد۱. نقطهسیاه، نقطه ۲. لکه ۳. نقش (ورقبازی) ۴. خالو، دائی، دایی ≠ عم، عمو ۵. خاله
توهمفرهنگ مترادف و متضاد۱. پندار، خیال، زعم، ظن، گمان، وهم ≠ یقین ۲. بیم، ترس، اضطراب، وحشت ۳. پنداشتن، گمان کردن
سودا پختنفرهنگ مترادف و متضادخیالپردازی کردن، آرزوی دورودراز داشتن، خیال باطل داشتن، سودا پیمودن، اندیشه بیهودهدر سر پروردن، خیال پختن
متوهم شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. گمان بردن، خیال کردن، خیالاتی شدن، وهمزده شدن، بهوهم افتادن، دچار وهم شدن ۲. ترسیدن، هراسیدن، وهم برداشتن
اندیشهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پندار، تامل، تفکر، خیال، رای، سگال، ضمیر، فکر ۲. سودا ۳. احتیاط، صرافت، محابا، ملاحظه ۴. قصد، نیت ۵. اضطراب، بیم، پروا، ترس