خیرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پررو، سرکش، گستاخ، لجوج ۲. پریشانخاطر، حیران، سرگشته، شگفتزده، مبهوت، متحیر، متعجب ۳. ترسان، متوحش ۴. ابله، احمق، نادان ≠ دانا ۵. باطل، بیهوده، عبث، هرز ۶. ت
خارفرهنگ مترادف و متضاد۱. خاربن، خلنگ ≠ گل، گلبن ۲. خاشاک، خس، خسک ۳. شوک، غاز ۴. تیغ ۵. سنگ خارا، خارا ۶. گیر
خارافرهنگ مترادف و متضاد۱. خار، خاره، سنگ آذرین، سنگ سخت، گرانیت ۲. بافته ابریشمین، پارچهخوابدار، پارچه موجدار، عتابی، موئر
خارافرهنگ مترادف و متضاد۱. خار، خاره، سنگ آذرین، سنگ سخت، گرانیت ۲. بافته ابریشمین، پارچهخوابدار، پارچه موجدار، عتابی، موئر
بهتفرهنگ مترادف و متضاد۱. تحیر، تعجب، حیرت، خیرگی، خیره، شگفتی، گیجی ۲. ماتزده ۳. حیرت کردن، خیره شدن، شگفت زده شدن، متحیر ماندن