خفتفرهنگ مترادف و متضاداستخفاف، افت، انفعال، سرافکندگی، تحقیر، خوارداشت، ذلت، خجالت، خواری، سبکی، سرشکستگی، بیاعتباری، شرمساری، طیره ≠ ثقل
خفت کشیدنفرهنگ مترادف و متضادتحملخواری کردن، تحقیر شدن، سرشکسته شدن، شرمسار شدن، خفیف شدن، سرافکنده شدن
طیرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خفت، سبکی ۲. خشم، غضب، قهر ۳. پریشان، شوریده ۴. خجل، شرمسار، شرمنده ۵. فالبد ۶. خجلت، شرمساری ۷. آزرده، حزین، دلتنگ ۸. آزردگی، دلتنگی