خاشعفرهنگ مترادف و متضاد۱. افتاده، خاضع، خاکسار، فروتن، متواضع ≠ مغرور، متکبر ۲. خداترس، متقی، پرهیزگار
خاتمه پذیرفتنفرهنگ مترادف و متضادخاتمه یافتن، به انجام رسیدن، انقضا یافتن، پایانیافتن، منقضی شدن ≠ آغاز شدن