250 مدخل
۱. انس گرفتن، الفت گرفتن، مانوس شدن، آمخته شدن ۲. عادت کردن، خو کردن
۱. دم ۲. خوناب، خونابه
کشتن، کشتار کردن، خونریزی کردن
قربانی کردن، کشتن، ذبح کردن
خون گریه کردن، زاریدن
۱. عادت کردن، خو گرفتن، معتاد شدن ۲. انس گرفتن، مانوسشدن، الفت گرفتن
۱. خو گرفتن، عادت کردن ۲. تخلق یافتن
انسگرفتن، خو گرفتن، مانوس شدن
انسگیری، انس گرفتن، خوی گرفتن، مانوس شدن، الفت گرفتن ≠ توحش