خاصهفرهنگ مترادف و متضاد۱. صفت خاص، مخصوص، ویژه ۲. مخصوصبیگانه، غریبه ۳. خلق، خوی، داب، سجیه، طبیعت، عادت ۴. شیعه ≠ سنی، عامه ۵. برگزیده
خاصه خرجی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تبعیض قائل شدن، خاصهبخشی کردن، استثناءگذاشتن، مرحج دانستن ۲. ولخرجی کردن، خاصه و خرجی کردن
تمایل داشتنفرهنگ مترادف و متضادخواهانبودن، میل داشتن، گرایش داشتن، رغبت داشتن، رغبت نشان دادن، متمایل بودن
خاصه خرجی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تبعیض قائل شدن، خاصهبخشی کردن، استثناءگذاشتن، مرحج دانستن ۲. ولخرجی کردن، خاصه و خرجی کردن