خوشسخنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوشبیان، خوشکلام، خوشگفتار، خوشگو، شیرینسخن ≠ بدسخن، بددهن، بدکلام ۲. سخنور
خوشفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوب، نیکو، نیک ≠ بد ۲. خشنود، خوشحال، خوشدل، شاد، شادمان، مبتهج، مسرور ≠ ناخوش، ناشاد ۳. باصفا، خرم، مصفا، نزه ≠ بیصفا، بیطراوت ۴. شیرین، نغز ۵. آسوده، بیخیا
چربزبانفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوشسخن، چربگفتار، شیرینزبان ۲. چاپلوس، زبانبهمزد، متملق، مداهنهگر ≠ بدزبان ۳. چاچول، چاچولباز، حراف، زبانباز
چربزبانیفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوشسخنی، چربگویی، چرب گفتاری، شیرینزبانی ۲. تملق، چاپلوسی ۳. تعارف مداهنه، مجامله، مجیزگویی ۴. چربگویی، چربگفتاری
خوشصحبتفرهنگ مترادف و متضادخوشزبان، خوشسخن، خوشکلام، خوشگفتار، خوشمحضر، شیرینزبان، شیرینگفتار، شیرینکلام، نیکمحضر، نیکوبیان ≠ بدصحبت
خوشگفتارفرهنگ مترادف و متضادخوشبیان، خوشسخن، خوشصحبت، خوشکلام، خوشگفت، خوشلهجه، نیکوگفتار، شیرینسخن، شیرینگفتار ≠ بدکلام