خوشرو، خوشروفرهنگ مترادف و متضاد۱. بسیم، بشاش، تازهرو، خندان، خندهرو، گشادهرو، متبسم ۲. جمیل، خوشصورت، خوشگل، زیبا، قشنگ ≠ بدرو، گرفته، بدخو، ناخوشرو
خوبرو، خوبروفرهنگ مترادف و متضادپریچهر، پریرو، جمیل، خوبروی، خوشسیما، خوشکل، خوشگل، زهرهجبین، زیبا، صبیح، صبیحه، قشنگ، ماهسیما، مقبول، مهجبین، مهرو، مهسا، نکورو، نیکورو ≠ زشترو
خودروفرهنگ مترادف و متضاد۱. هرز، نکاشته ۲. پرورشنیافته، نافرهیخته، تربیت نشده، تربیتنیافته ۳. علف هرز، گیاه وحشی، هرزهگیاه ۴. هرزه ۵. تعلیم نیافته، نامودب