معنی خورسند | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. بشاش، خشنود، خوش، شاد، راضی، شاکر، شادمان، محظوظ، مشعوف ≠ ناخرسند ۲. قانع ≠ ناخشنود

۱. بینیازی ≠ نیازمندی ۲. خشنودی، رضایت ≠ نارضایی ۳. بشاست، شادمانی ≠ گرفتگی ۴. قناعت ≠ ناخرسندی

درخور، سزاوار، شایسته، فراخور، لایق، مناسب

الاغداری، چارواداری، خربانی، قاطرچیگری

۱. چاروادار، خربان، الاغی، خرکچی، الاغدار، قاطرچی ۲. مهترالاغ ۳. مکاری

خرسندی، خشنودی، خوشدلی، رضایت، قبول، قناعت، ≠ نارضایی

ارضا، خرسند، خشنودی، رضایت، قانع، قناعت

۱. خرسند، سازشگر، موافق، سازگار، قانع ≠ ناسازگار ۲. آماده، ساخته، مهیا ≠ نامهیا

۱. خوراندن ۲. نوشاندن

بشاش، خرسند، خرم، خوش، خوشحال، خوشدل، راضی، سیر، شاد، قانع، مسرور ≠ غمگین، ناخرسند، ناخشنود