خوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اکل، بلعیدن، تغذیه کردن، تناول کردن، صرف کردن، میل کردن ۲. جویدن ۳. آشامیدن، نوش کردن، نوشیدن ۴. تحلیل بردن ۵. برباد دادن، تلف کردن، نابود کردن، هدر دادن ۶.
تاسف خوردنفرهنگ مترادف و متضاددریغخوردن، افسوس خوردن، متاسف بودن، دستخوش اندوه شدن، غم خوردن، غمین شدن، مغموم گشتن