معنی خوراک روز (فرانسه - رستوران)

جست‌وجوی مشابه

آذوقه، جیره، خواربار، خوردنی، شیلان، طعام، طعمه، غذا، قوت، مائده، نان ≠ پوشاک

۱. اطعمه، ارزاق، توشه، خواربار، خوردنی، غذا، مائده ۲. خوردنی، قابلخوردن، ماکول ≠ پوشاکی

۱. خار، خاره، سنگ آذرین، سنگ سخت، گرانیت ۲. بافته ابریشمین، پارچهخوابدار، پارچه موجدار، عتابی، موئر

خرک، خرمای نرسیده، خرمای خام

۱. آخال، آشغال، خار، خاکروبه، خس، زباله، گل ۲. علف، کاه، چوبریزه

۱. خوراک، غذا، نواله، خوردنی، رزق، روزی ۲. صید ۳. خوراکجانور

۱. خبز، نغن ۲. خوراک، طعام، غذا ۳. رزق، روزی ۴. معیشت

۱. آذوقه، ارزاق، برگ، جیره، خواربار، خوراکی، زاد، قوت، قوتلایموت، نوا ۲. رزق، روزی ۳. اندوخته، ذخیره ۴. بار، بنه ۵. رهتوشه، زادراه