معنی خورانۀ فراخ‌باند روی خط برق

جست‌وجوی مشابه

۱. مشرق، مشرقزمین ۲. شرق ۳. مشرق و مغرب ≠ باختران

آسیب، اضرار، خسارت، زیان، زیانمندی، ضرر، لطمه ≠ نفع

۱. ادیم، بساط، سفره، سماط ۲. مهمانی، پذیرایی ۳. رباط، کاروانسرا ۴. مائده، طعام، غذا، خوراک ۵. طبق، طبق مائده ۶. خار، علف هرزه، گیاه

خوشخط، واضح، خوندنی، قابل خواندن ≠ ناخوانا، لایقرا

۱. قرائت، مطالعه، خواندن ۲. روایت

۱. خوان، سفره، سماط، نطع، ۲. چرم

خسارت، خسران، زیان، ضرر

۱. خسران دیدن، زیانبردن، ضرر کردن، متضرر شدن ≠ سود بردن، نفع کردن ۲. گزند دیدن

۱. مطلع ۲. خاوران، شرق، خراسان، مشرق ≠ باختر ۳. خار، خاشاک

۱. خانقاه، خوان، کاروانسرا، لنگر، مرزبانی ۲. سواران ۳. بند، رشته، زردپی