20 مدخل
خود را به آتش کشیدن، خویشتنسوزی کردن، خود را آتش زدن
۱. خوشخدمتی، خوشرقصی ۲. چاپلوسی، مداهنهگری
۱. خوشخدمتی کردن، خوشرقصی کردن ۲. چاپلوسی کردن، مداهنه کردن
خودفریفتگی، خوددوستی، نارسیسم، خودشیدایی، خودمفتونی ≠ دستپاچه
خودفریفته، خودمفتون
خودفروشی، روسپیگری، فاحشگی، قحبگی
خودفروشی، روسپیگری، فاحشگی، لکاتهگری
جندگی، خودفروشی، فاحشگی، قحبگی
جندگی، خودفروشی، روسپیگری، فاحشهگری، قحبگی ≠ نجابت