خجالتفرهنگ مترادف و متضادآزرم، انفعال، حیا، خجلت، شرم، شرمزدگی، شرمساری، شرمندگی، حجب، کمرویی ≠ پررویی، گستاخی
باشگونفرهنگ مترادف و متضادخجسته، خوششگون، شگوندار، هماگون، همایون خوشیمن، سعد، فرخنده، مبارک، میمون ≠ بیشگون، نامیمون، نحس
خجالتزدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خجالتآلود، شرمآلود، شرمسار، شرمنده، شرمزده، شرمگین، خجل، شرمناک، آزرمناک ≠ گستاخ، پررو ۲. منفعل، سرافکنده