خوبرو، خوبروفرهنگ مترادف و متضادپریچهر، پریرو، جمیل، خوبروی، خوشسیما، خوشکل، خوشگل، زهرهجبین، زیبا، صبیح، صبیحه، قشنگ، ماهسیما، مقبول، مهجبین، مهرو، مهسا، نکورو، نیکورو ≠ زشترو
خودروفرهنگ مترادف و متضاد۱. هرز، نکاشته ۲. پرورشنیافته، نافرهیخته، تربیت نشده، تربیتنیافته ۳. علف هرز، گیاه وحشی، هرزهگیاه ۴. هرزه ۵. تعلیم نیافته، نامودب
خوشرو، خوشروفرهنگ مترادف و متضاد۱. بسیم، بشاش، تازهرو، خندان، خندهرو، گشادهرو، متبسم ۲. جمیل، خوشصورت، خوشگل، زیبا، قشنگ ≠ بدرو، گرفته، بدخو، ناخوشرو
خبرفرهنگ مترادف و متضاد۱. آگاهی، اطلاع، نبا ۲. اخبار، شایعه، گزارش ۳. قضیه، روایت ۴. مسند ≠ مبتدا ۵. نقل، حدیث، گفتار ۶. محمول ۷. دستنبشته، ۸. اتفاق، حادثه، رویداد، ماجرا ۹. نشان، اثر
خوشقیافهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوبرو، خوشترکیب، خوشسیما، خوشکل، زیبا، زیبارو، صبیح ≠ بدقیافه ۲. زیبااندام، خوشهیکل ≠ بدهیکل
خوشکلفرهنگ مترادف و متضادجمیل، خوبرو، خوشقیافه، خوشگل، دلربا، زیبارو، زیبا، صبیح، قشنگ، ماهرو، نکورو، نیکمنظر ≠ بدگل، زشت
خوشگل، خوشگلفرهنگ مترادف و متضادجمیل، خوبرو، خوشاندام، خوشقیافه، خوشکل، دلربا، رعنا، زیبا، زیبارو، شکیل، صبیح، ظریف، قشنگ، ماهرو، ملوس، ملیح، نکورو، نیکمنظر، وجیه ≠ بدگل، زشت
مهرو، مهروفرهنگ مترادف و متضادخوبرو، زهرهجبین، ماهرخ، مهجبین، مهرخ، مهسا، مهسیما، مهلقا، مهوش ≠ زشترو