معنی خواندار | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. پرزدار ۲. خوابآلود، خوابزده، خوابناک

خدا، خداوندگار، خالق، ایزد، یزدان، پروردگار ≠ بنده، مخلوق

آل، اهلبیت، تبار، تیره، خانواده، دودمان، دوده، سبط، سلسله، طایفه، فامیل، عترت، عشیره، قبیله، نژاد

خاندان، دوده، سلاله، فامیل

خالدار، خالمخالی

۱. آل، خاندان، خانواده، دودمان، نسب، نسل ۲. اصل، گوهر، نژاد ۳. نابودی، هلاک، هلاکت

۱. آتشگاه، تنور، دم، منقل ۲. آل، خاندان، دوده، دودمان

۱. اولاد، تبار، خاندان، دودمان، سلاله، سلسله، طایفه، عترت، قبیله، نسل ۲. احمر، سرخ، قرمز ۳. پری، جن، زائوترسان ۴. سراب