خواباندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خواب کردن ۲. خوابانیدن ≠ بیدار کردن ۳. از کار انداختن، تعطیل کردن، راکد کردن ۴. باز داشتن، واداشتن ۵. آرام کردن، فرو نشاندن ۶. از کارانداختن، راکد کردن ۷. بس
مرقدفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوابگاه ۲. آرامگاه، تربت، حرم، خاکجا، ضریح، قبر، گور، لحد، مدفن، مزار ۳. تختروان ۴. مهد، گهواره ۵. تابوت