معنی خنیا | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

آواز، ترانه، نغمه، سرود، موسیقی ≠ نوحه، مرثیه، سوگ سرود

رامشگر، ساززن، سرودگوی، سرودخوان، مطرب، مغنی، موسیقیدان، نغمهسرا، نوازنده، آوازخوان، قوال، خواننده ≠ نوحیهگر

تغنی، رامشگری، سرودخوانی، قوالی، مطربی، نوازندگی

آسا، پاسک، دهاندره، دهندره، فاژ

۱. اهریمن، دیو، شیطان ۲. شیطانصفت ۳. مکار، حیلهگر، نیرنگباز ۴. فریبنده، فریبکار ۵. شریر، بدکار

خنیا، مزغان، مزقان، موزیک، نوا، نواشناسی

خنیاگر، خواننده، رامشگر، مغنی

خنیاگری، سرودخوانی، قوالی، نغمهخوانی، نغمهگری ≠ مرثیهخوانی، نوحهخوانی

خنیاگر، رقاص، سرودخوان، مطرب، مغنیه، موسیقیدان، نوازنده

خنیاگر، خواننده، رامشگر، سرودسرا، آوازخوان، مطرب ≠ مرثیهخوان، نوحهسرا